آشنایی با اصطلاحات حقوقی

چک: نوشته‌ای است که به موجب آن، صادرکننده وجوهی را که نزد دیگری دارد (بانک) کلاً یا قسمتی از آن را به نفع خود یا دیگری از بانک مسترد می‌کند.

چک بی‌محل: چکی است که صادرکننده‌اش در تاریخ سررسید وجه، اعتباری نزد بانک نداشته یا اگر دارد کمتر از میزان مندرج در چک است.

حبس: در امور مدنی نوعی عقد است که شبیه وقف است اما با وقف تفاوت‌هایی دارد. برای مثال در حبس ملک از مالکیت حبس‌کننده خارج نمی‌شود. در واقع حبس نوعی حق انتفاع از ملک دیگری را تحت شرایطی ایجاد می‌کند. اما در امور کیفری حبس نوعی مجازات است که آن را مترادف با زندان می‌دانند.

جعل: در امور کیفری عبارت است از قلب حقیقت به‌وسیله یک عمل مادی مانند الحاق کلمه‌ای یا دست بردن در متن یک سند اجاره یا در مضمون یک عمل حقوقی بدون اینکه همراه یک عمل مادی باشد. مثل اینکه منشی دادگاه در نوشتن اظهارات متهم جعل کند. بدین نحو که متهم اقرار به ارتکاب جرم نکرده باشد و می‌گوید اتهام وارده را قبول ندارم و او از قول متهم به سوء نیت می‌نویسد که اتهام وارده را قبول دارم.

اناطه کیفری: عبارت است از توقف رسیدگی یا تعقیب امر جزایی بر امر مدنی یا تجاری یا اداری یا کیفری. برای مثال شخصی علیه دیگری به عنوان تخریب ساختمان شکایت می‌کند و طرف مقابل در پاسخ می‌گوید که ساختمان متعلق به خودش است. برای رسیدگی به این ادعا که امری مدنی است، پرونده کیفری تا زمان مشخص شدن مالکیت متهم نسبت به ملک متوقف شده و رسیدگی به امر کیفری به امر مدنی منوط و موکول می‌شود.

حضانت: نگهداری مادی و معنوی و تربیتی اطفال توسط کسانی که قانون مقرر کرده است.

حکم: در امور مدنی و کیفری چنانچه رای دادگاه راجع به ماهیت دعوی و قاطع آن باشد، به آن حکم اطلاق می‌شود. برای مثال دادگاه در رای خود، خواهان را به بی‌حقی محکوم می‌کند یا خوانده را به پرداخت خسارت خواهان محکوم می‌کند.

حکم حضوری: اصل بر این است که آرای محاکم حضوری است مگر آنکه خوانده یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نداشته یا لایحه‌ای در پاسخ دعوی به دادگاه نفرستاده یا ابلاغ اخطاریه به خوانده، واقعی نباشد.
اجاره: عقدی است که به موجب آن یک طرف که موجر نامیده می‌شود و منافع عین مالی را (چه غیرمنقول مانند خانه و چه منقول مانند خودرو) به ازای دریافت اجاره‌بها به طرف دیگر که مستاجر نامیده می‌شود، منتقل می‌کند. اگر شخص منافع و نیروی کار خود را به ازای دریافت اجرت در اختیار دیگری قرار دهد به او اجیر و به استفاده‌کننده مستاجر می‌گویند.

خیار: تسلط بر از بین بردن اثر حاصل از عقد را گویند. خیار ممکن است ناشی از توافق و تراضی طرفین باشد مانند خیار شرط در عقد بیع که به موجب آن شرط می‌شود در مدت معینی برای خریدار یا فروشنده یا هر دو یا نفر سومی اختیار فسخ معامله باشد یا ممکن است خیار ناشی از حکم قانون باشد مانند خیار مجلس که به موجب آن مادام که مجلس عقد به هم نخورده است، طرفین حق بر هم زدن معامله را دارند.

خسارت دادرسی: عبارت است از هزینه دادرسی و حق‌الوکاله وکیل و هزینه‌های دیگری که مستقیماً مربوط به دادرسی بوده و برای اثبات دعوی یا دفاع لازم است. مانند هزینه دستمزد کارشناس، خسارت دیرکرد (تاخیر تادیه) خسارتی است که از بابت دیرکرد پرداخت وجه نقد از طرف مدیون باید به طلبکار داده شود.

اجراییه: ورقه ای است که تحت تشریفات خاص قانونی در مراجع قضایی یا اداری مانند اداره ثبت اسناد و املاک تهیه می‌شود و مفاد آن متضمن دستور دادگاه به انجام موضوع آن است. برای مثال حکم دادگاه مبنی بر پرداخت سه ماه اجاره‌بهای معوقه یا تخلیه ساختمان مسکونی یا الزم به تنظیم سند رسمی، از جمله این موارد است.

سند رسمی : اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأموران رسمی در حدود صلاحیت آنها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد، سند رسمی است.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/153562/آشنایی-با-اصطلاحات-حقوقی/